زیر نور مهتاب، سایه های بلندشان روی زمین نقش عروس و داماد را به تصویر می کشید. دانه های ریز برف مانند پرهای سفید در هوا چرخ می خوردند و گاهی داخل چشمانشان نفوذ می کرد، سپس بتدریج سطح جاده خاکی را سفید می کرد. از انتهای جاده یک دسته از کبوتران سفید میان قاصدک های رقصان به آسمان پرکشیدند و روی عمارت متروکه به ردیف کنار هم نشستند، گویی آنها هم جزو مدعوین جشن بودند...