این کتاب متشکل از سه بخش است: دو مقالۀ اصلی به قلم تئودور آدورنو و یک یادداشت کوتاه از بنیامین اسنو در معرفی یکی از آن مقالات. مهمتریم وجه مشترک دو مقالۀ آدورنو نقد ریشهای تفکر ایدهآلیستی و منطق اینهمانی است؛ و همین امر نیز دلیل اصلی گزینش و انتشار آنها در قالب یک کتاب واحد است. آدورنو، به پیروی از هگل، همواره بر درونماندگار بودن نقد تأکید میگذارد (حتی تعالی یا فراتر رفتن از موضوع نقد نیز باید به میانجی تنشها و تناقضات درونی خود آن صورت گیرد)، به همین سبب او همواره قویترین و پیشرفتهترین نمونهها را برای نقد برمیگزیند و با چشمپوشی از وجوه فرعی -دستنوشتههای ناتمام، آثار منتشرشده پس از مرگ، منابع و تفاسیر درجه دوم و…- مستقیماً با ایدهها و براهین اصلی موضوع نقد درگیر میشود- همانطور که زمانی هگل گفت«ضربه زدن به حریف در جایی که او نیست، کار عبث و بیمعنایی است.»