شما هرگز آندریاس رمان «عصیان» را از یاد نخواهید برد همانطور که گرگور سامسای «مسخ» را همانطور که راسکلنیکف «جنایت و مکافات» را. پس از خواندن این کتاب شما تا همیشه با آندریاس زندگی خواهید کرد، با او حرف خواهید زد و روزی نزد او اعتراف خواهید کرد که شما هم گمان میکنید اسیر چنین سرنوشتی خواهید شد. و این هنر روت است.
یوزف روت همچون نوابغ داستاننویسی در داستانش پرترهای را تصویر میکند که مثل یک همزاد با ما زندگی میکند و مثل یک پیشگو از سرنوشت محتوممان خبر میدهد. پرترهی زندگی انسانی که تصور میکند قانون نجاتدهنده است اما همین قانون از او یک عصیانگر میسازد.