شخصیت اصلی این رمان زنی است شاعر که در اواخر دهه ۶۰ میلادی از اروگوئه به مکزیک مهاجرت کرده و در محافل روشنفکری و هنری این کشور روزگار میگذراند؛ روزگاری که حکومتهای دیکتاتوری در بیشتر کشورهای امریکای لاتین یا به قدرت رسیدهاند یا در آستانه به قدرت رسیدن هستند. در این رمان،
روبرتو بولانیو توانسته فضای بعد از کودتای پینوشه در شیلی و حس و حال روشنفکران و شاعران درگیر در آن ماجراها و رویدادهای پس از آن را به خوبی به نمایش بگذارد.