اگر قرار باشد این کتاب چیزی به شما بدهد، این است: عبور از دوزخ پردۀ دوم فیلمنامه باید احساسات و عواطف تماشاگر را حسابی به غلیان درآورد. در غیر این صورت، بهعنوان فیلمنامهنویس چیزی دست شما را نخواهد گرفت. هر جایی که پای عواطف در میان باشد، اشک هم سرازیر میشود اما چشمهای از حدقه درآمده و نفس نفس زدنهای بیاختیار تماشاگران هنگام تماشای فیلم به همین اندازه تأثیرگذار هستند. اگر قهرمان شما با موفقیت از دوزخ پردۀ دوم عبور کند، تماشاگر درگیری عاطفی بیشتری با داستان پیدا میکند و بیشتر و بیشتر نگران میشود که نکند قهرمان شما در انتها بر دشواریها غلبه نکند. برای اینکه تماشاگر از نظر عاطفی بیشترین حجم درگیری با اثر را پیدا کند، لازم است رویدادهای داستانی در پردۀ دوم، نسبت مستقیمی با شخصیتها، درونمایه و جهان داستانی فیلمنامه داشته باشند. اگر در پرده دوم نتواند به درگیری عاطفی تماشاگر دامن بزند، کار شما بهعنوان فیلمنامهنویس سخت خواهد شد. قهرمان شما باید از دوزخ پردۀ دوم فیلمنامه با موفقیت عبور کند تا هم او را باور کنیم، هم داستان و هم تمامی تار و پود کلماتی را که روی کاغذ آمدهاند تا روی پرده جان بگیرند.