کتاب صبح به خیر، رفقا نوشتهی اونجاکی، نویسندهی آنگولایی است که مهدی غبرائی و علی هداوند آن را به فارسی ترجمه کردهاند. این نویسندهی دورگهی آنگولایی با نام اصلی ندالو دو آلمیدا، هم در زمینهی شعر و هم نمایشنامه و داستان کودک و البته چند رمان تجربهآزمایی کرده که تعدادشان به بیشتر از 25 کتاب میرسد. دو رمان از اونجاکی به نامهای سوتزن و شهرهای شفاف به زبان انگلیسی برگردانده شدهاند. او برای آثار خود چندین جایزه نیز دریافت کرده که یکی از آنها جایزهی ادبی ژوزه ساراماگو برای رمان شفاف است. او همچنین جایزهی آنتونیو پاتولور، جایزهی بزرگ کاستلو برانکو از انجمن نویسندگان پرتغال، تندیس لاکپشت برزیلی و جایزهی ملی کتاب کودک آنگولا را با افتخار کسب کرده است.
داستان صبح به خیر، رفقا دربارهی پسر دوازدهسالهی معمولیای است که مشخص نیست در چه مکان و زمانی روایت میشود. او همچون دیگر همسالان خود از دستانداختن معلمهای خود ابایی ندارد و حتی از این کار لذت هم میبرد. تکالیف خانه و درسهای مدرسه را انجام نمیدهد و سرش به درس و کتاب نیست. معلمهای مدرسهی او کوباییاند و عموماً موضوع انشاهایشان به نقش کارگرها و دهقانها مربوط شده و دربارهی افسانههایی حرف میزنند و مینویسند که حول دارودستهی آدم شروری شکل گرفته است که به مدارس حمله میکند. این رمان در آنگولا و در شهر لوآندا سپری میشود. با وجود آنکه آنگولا 28 سال درگیر جنگهای داخلی خونین و پُرکشتار بوده، رمان صبح به خیر، رفقا متعلق به زمانی است ک جنگهای داخلی به شهر لوآندا کشیده نشده و شهر امن و امان است.