این موقعیت استثنایی چیزی نیست جز از دست دادن حافظه و تعلیق در مه فراموشی این داستان تصویری گویا از این واقعیت است که انسان بدون داشتن جای پایی محکم در خاطرات روزمره قادر به یافتن معنای خود نیست. احساس پوچی و تنهایی ناشی از این واقعیت قهرمان داستان را دیوانه وار به جست وجوی گذشته اسرار آمیز خود سوق میدهد. جامباتیستا، بودونی دلال کتابهای عتیقه متون باستانی در پی وقوع سکته مغزی حافظه اپیزودیک خود را از دست میدهد در حالی که حافظهی عمومی او کاملا دست نخورده باقی مانده و میتواند آثار ادبی وقایع تاریخی و هرچه را تا به حال خوانده است به خاطر آورد....