کتاب سخنورزی نمایشنامهای به قلم مارگرت ادسن است. این نمایشنامه را فهیمه زاهدی به فارسی ترجمه کرده است.
مارگرت ادسن نمایشنامهنویس معاصر آمریکاییتبار است. ادسن در سال 1961 در واشنگتن متولد شد. پدرش روزنامهنگار و مادرش پزشک بود. ادسن در دوران تحصیلش همیشه نمرههای خوبی میگرفت و از درس خواندن لذت میبرد. بعد از فارغالتحصیلی در رشتهی تاریخ رنسانس به ایات ایووا رفت تا با خواهرش زندگی کند. ادسن نتوانست شغل مناسبی پیدا کند و بعد از مدتی به زادگاهش بازگشت. مدتی در مرکزی برای بازپروری بیماران مبتلا به ایدز کار کرد و بعد تصمیم گرفت به دانشگاه بازگردد تا در رشتهی ادبیات دکترا بگیرد. ادسن فعالیت ادبی را در تابستان 1991 شروع کرد. او میخواست پیش از بازگشت به دانشگاه یک نمایشنامه بنویسد. در این تابستان نسخهی اولیهی نمایشنامهی سخنورزی را نوشت. این نمایشنامه معروفترین و تنها اثر ادسن است. او این نمایشنامه را به شصت سالن تئاتر در سرتاسر آمریکا ارسال کرد تا در نهایت یک سالن آن را قبول کرد و بعد از آن به شهرت رسید. ادسن برای نوشتن این نمایشنامه موفق به دریافت جایزهی پولیتزر در سال 1999 شد. او اکنون به تدریس میپردازد و دیگر برنامهای برای نوشتن ندارد.
نمایشنامهی سخنورزی آخرین ساعات ویوین بیرینگ را روایت میکند. او استاد ادبیات است و به بیماری سرطان مبتلا شده است. بیرینگ زنی مقتدر و قوی بوده که همیشه بدون نشون دادن ضعف زندگی کرده است. او سعی میکند در آخرین دقایق باقیمانده از زندگیاش این شخصیت قوی را حفظ کند. بیرینگ عقیده دارد انجام آزمایشهای پزشکی تحقیرآمیز است و درخواست کرده که اگر ایست قلبی کرد، احیا نشود. شاگرد سابقش که دستیار پزشک معالج اوست، این لحظات را با بیرینگ سپری میکند. او میخواهد از بیرینگ استفاده کند تا این نوع سرطان را درمان کند و سعی میکند از مرگ او جلوگیری کند.