Close
(0) سبد خرید شما
شما هیچ موردی در سبد خرید خود ندارید
دسته بندی ها
    Filters
    امکانات
    جستجو
    نویسنده: سروش چیت‌ساز

    کتاب زل آفتاب

    1٬200٬000 ریال
    سپهر منقبض شد. از راننده خواست دو نفری جسد را بگذارند توی ماشین...
    شابک: 9786220105480
    ناشر: چشمه
    وضعیت موجودی: موجود نیست
    تاریخ تحویل: 3 تا 5 روز

    یک قطره خون از پیشانی اش افتاد توی سطل، چکید توی قادر خان و همین که چکید زرد شد و زردی را با خودش پخش کرد توی دل آن. قادر خان موجی برداشت. زردی، زود محو شد. مثل زردی ماسه ها بود، ماسه های بیابان های خشکیده ی اطراف که در نور هار خورشید می تافت. سهراب داشت وا می داد. نفسش در نمی آمد. گردنش داشت زیر فشار دست های قدرتمند سرهنگ می شکست و مچ دستش داشت خرد می شد. گردنش را شل کرد، تمام تنش را رها کرد و وا داد: بگذار سرت را فرو کنند توی قادر خان. مگر نمی خواستی قادر خان را ببینی؟ این جا است، ببین، هر قدر دلت می خواهد. گفت «روناک»؟ و چشماهیش را بست.

    مشخصات محصول
    تعداد صفحه262
    نوبت چاپ1
    نوع جلدشومیز
    قطعوزیری
    سال انتشار1398
    مشخصات محصول
    تعداد صفحه262
    نوبت چاپ1
    نوع جلدشومیز
    قطعوزیری
    سال انتشار1398
    برچسب های محصول