غرب هنگام زایش سرمایه داری از نظر جغرافیایی، اقتصادی و فرهنگی نسبت به دیگر مناطق دنیا در سطح نازل تری بود. نیروهای مولد در خاورمیانه، چین، ژاپن و هند به همان میزان یا حتی بیشتر توسعه یافته بودند. در اروپا پیشرفت به سوی سرمایه داری ، نتیجه یک دوره طولانی تعارض طبقاتی بین طبقات حاکم فئودال و دهقانان و پیشه وران بود و در نهایت توازن به زیان طبقات حاکم آن قدر تغییر یافت که به سرمایه داری فرصت ظهور داد. اما در همان زمان در چین، ژاپن، هند و خاورمیانه در تعارضاتی مشابه، توازن قدرت به نفع طبقات حاکم باقی ماند که مانع گسست شد. برتری تولیدی سرمایه داری بر اقتصاد کاربر مثلاً در چین اواخر سده هفدهم مشهود بود، اما تنها پس از 1800 در سطح جهانی چشمگیر شد