اولین داستان کتاب با نام قطرههای آب، ماجرای مردی است که هر روز خانه همسایه روبهرو را زیر نظر داشته و تمام کارهای زن ساکن در آن خانه را با دقت نگاه میکند. بعد از گذشت مدتی با توجه به این که چند روز است که زن در خانهاش دیده نشده، خانوادهاش به جستوجوی او وارد خانه گردیده و با جسد بیجانش روبهرو میشوند.