دن کیشوت زندگی فردی را به مخاطب نشان میدهد که دچار توهم است و وقت خود را با خواندن آثار ممنوعه میگذراند. دن کیشوت یکی از نخستین رمانهایی است که به زبانهای نوین اروپایی نوشته شده و سروانتس بخش بیشتر آن را در زندان نوشته است. در زمان روایت دن کیشوت نوشتن و خواندن آثاری که به شوالیه میپرداخت ممنوع بود و شخصیت اصلی داستان خود را جای یکی از همین شوالیهها میبیند؛ او دشمنانی فرضی در برابر خود دارد که اغلب کوهها و درختها هستند. دن کیشوت پهلوانی خیالی و بیدستوپاست که خود را شکستناپذیر میپندارد.