ی شد فهمید توی این اتاق کسی زندگی می کند، دورتادور آن پر از اسباب بازی بود، حداقل سی تا حیوان پشمالوی عروسکی مثل توده ای بالشت روی تخت دیده می شد، روی یکی از قفسه های کشودار سه تا ظرف بزرگ پر از اسمارتیزهای قرمز و زرد و سبز زیر آفتاب آکاپولکو می درخشیدند. تخت پسرک را به شکل یک نهنگ ساخته بودند