کتاب پیش رو حاوی مجموعهای از داستانهای کوتاه تحت عناوین: زندگی واقعی، دینامیت هول، ناکمستیف، سرنوشت موها، قرصها، گیگانتوماچی، پل شات، لارد، ناگت ماهی، باستین، انضباط، مهاجمین، یکشنبهی بارانی، روستا، من دوباره آغاز کردم، سرخوشی، هونولولو و مبارزات است.
در یکی از داستانهای کتاب اینگونه میخوانیم: وقتی آن شب، آن یکی سرباز فرار کرد من نشستم بالای آن پشته و به گریهزاریهای آن یکی گوش دادم .
هر چند دقیقه یک تکه سنگ میانداختم کنارش و میشنیدم یکی از مارها باز نیشش میزد. نزدیکیهای نیمهشب بود که سرش پس افتاد و شنیدم کمی با مادرش حرف زد. چیزهایی به او گفت که تابهحال نگفته بود، اما آخرش همهچیز ساکت شد و من فهمیدم او هم تسلیم چنگال مرگ شده است. روز بعد آن یکی که در رفته بود با چند کامیون اتاقدار بزرگ برگشت و قبل از اینکه وارد چاله شوند و جسد سرباز مرده را بیرون بیاورند، بیش از چهل خشاب تیر گوزنکُش جایجای چاله خالی کردند.