کتاب خانواده مصنوعی و داستانهای دیگر شامل ده داستان از نویسندگان مختلف جهان به انتخاب و ترجمهی مژده دقیقی است. مترجم این داستانها را از مجموعههای داستانی یا نشریات ادبی معتبر انتخاب کرده است. داستانها وجه اشتراکی ندارند و به لحاظ سبک و شیوهی روایت و مضمون کاملاً متفاوتاند؛ اما هرکدام در نوع خود جذاب و خواندنیاند. اصلاً شاید همین تنوع و گوناگونی را بتوان عامل جذابیت این مجموعه داستان دانست. نویسندگان این داستانها هر کدام به یک سرزمین تعلق دارند و به لحاظ اعتبار و شهرت هم همه در یک سطح نیستند. برخی مانند مارگارت آتوود، آلیس مونرو، آن تایلر، استیون کینگ، اورهان پاموک و هاروکی موراکامی بین اهالی کتاب شناختهشدهاند. برخی هم مانند ایمی تن، جان لورو و آنیتا راو بادامی در بین کتابدوستان ایرانی شهرت چندانی ندارند. نام کتاب از یکی از داستانهای این مجموعه گرفته شده که نوشتهی آن تایلر است. در ابتدای هر داستان هم کمی از زندگی شخصی و کاری نویسندهاش آمده است.
مژده دقیقی از مترجمان ایرانی است که در ترجمهی آثار ادبی نویسندگان آمریکای شمالی پررنگ ظاهر شده است. او پیش از این مجموعه، سه مجموعه داستان اینجا همه ی آدم ها این جوریاند، مشقتهای عشق و نقشههایت را بسوزان را به همین سبک و سیاق انتخاب و ترجمه کرده بود. در پاراگرافی از کتاب خانواده مصنوعی و داستانهای دیگر آمده است: پرسیدم: «مامان، شکنجه چینی چیه؟» مادرم سرش را تکان داد. سنجاق سری میان لبهایش بود. کف دستش را خیس کرد و روی موهای بالای گوشم کشید، آن وقت سنجاق را چنان محکم توی موهایم فرو کرد که پوست سرم را خراشید. پرسید: «این کلمه را کی گفت؟» لحنش هیچ نشان نمیداد که از شیطنت من خبر داشته باشد. شانه بالا انداختم و گفتم: «یکی از پسرهای کلاسمون گفت چینیها شکنجه چینی میکنن.» مادرم با خونسردی گفت: «چینیها خیلی کارها کرد. چینیها تجارت کرد، طبابت کرد، نقاشی کرد. مثل امریکاییها تنبل نبود. ما شکنجه کرد. بهترین شکنجه.»