خاطرات يك گيشا روايتی از خاطرات زندگی زنی گيشا به نام “نيتا سايوری” و ديدگاه و تجربيات او از حرفه گيشاگری در برخورد با مردم و خود زندگی است.
اما آنچه آرتور گلدن،نويسندهی آمريكايی اين كتاب در سير داستان به ما نشان میدهد،چيزی فراتر از فقط يك زندگینامه است.درواقع در طی اين داستان ما با فرهنگ و شيوهی زندگی گيشاهای ژاپنی در طول زمان گزارشها و شايعات گوناگونی دربارهشان شنيدهايم آشنا میشويم.
از نوع زندگی گيشاهای ژاپنی مطلع میشويم كه آداب و رسوم ديرينه خشك و انعطافناپذير، همراه با انضباط شبهنظامی حاكم بر زندگی شخصی و اجتماعیشان از آنان چهرهای مرموز و ناشناخته ساخته است.