آیا شما نیز بر این باورید که زنان شاد:
1. احساس خوب دارند.
2. زندگی طولانی دارند.
3. از سلامت بیشتر برخوردارند.
4. روابط عاطفی بهتری دارند.
5. مشکلات را سریعتر و بهتر حل میکنند.
6. دنبال شرایط برنده ـ برنده هستند.
7. خشونت به خرج نمیدهند.
8. تمایل دارند به دیگران کمک کنند.
9. خوششانساند.
10. هنگام بروز مشکلات سریع نیروی خود را بازمییابند.
شاد بودن حق زنهاست؛ اما بسیاری از زنها به علت پذیرش نقشها و مسئولیتهای متعدد زندگی این موضوع را فراموش میکنند و شادی دیگران را در اولویت قرار میدهند. بالا رفتن آمار طلاق، افسردگی و ناهنجاریهای خانوادگی تا حد زیادی به سلامت روحی زنان وابسته است.
زنها برای رسیدن به شادی نیاز دارند موانع شادمانی خود را بشناسند و نسبت به خود مهربانتر، مسئولتر و قدرشناستر باشند. اگر در مقام یک مادر و همسر میخواهید خانوادهای شاد داشته باشید، اول باید شادی را در خود پیدا کنید. شادی درون ما نهفته است؛ اما تا زمانی که آن را به وقایع بیرونی نسبت بدهیم، به آن نمیرسیم و بیشتر در ترس و اضطراب به سر میبریم.
حال این سؤال پیش میآید که اولین گام شادی چیست؟ اولین گام آگاهی است.
آگاهی از اینکه شادی، ایستگاه یا مقصدی نیست که روزی به آن برسیم. پس اگر با خود فکر میکنید روزی به شادی میرسم که شغل، پول، ازدواج و... داشته باشم، بدانید هرگز به شادی نمیرسید.
شادی یعنی زیستن در لحظه حال، حتی اگر آمیخته با درد و رنج است. انسان آگاه میداند که شادی از غم جدا نیست ـ حقیقت زندگی ورای حرفهای سادهانگارانهای است که میگوید زندگی میتواند یک سرخوشی و لذت باشد. انسانی که شادی را درون خود بیابد برای شاد بودن به مسائل بیرونی تکیه نمیکند، زیرا میداند رنجی که تجربه میکند جزئی از راه زندگی است و بهمرور رنگ میبازد. در غیر این صورت، اسیر دور باطل افکار منفی میشویم و هرگز فرصتی برای شادبودن به خود نمیدهیم. متأسفانه، زنان بیش از مردان گرفتار این افکار میشوند و به این باور میرسند که شادی متعلق به آدمهای خاصی است که بهترین خانواده، شغل، همسر یا... را دارند. اگر شما هم اینطور فکر میکنید مطمئن باشید در دام باورهای ویرانگری افتادهاید که ریشه در کودکی شما دارند.
دکتر لومباردو معتقد است: «شادی خصلتی ذاتی نیست که مردم با آن به دنیا بیایند، بلکه یک مهارت است و اگر آموزش و تمرین درست انجام شود هرکسی میتواند شاد باشد.»
ما زمان زیادی را صرف بهدستآوردن آدمها، چیزها یا شرایطی میکنیم که ما را خوشحال کنند، درحالیکه هیچ تضمینی وجود ندارد و تمام این شادیها گذرا هستند. اما راز شاد بودن چیست؟
شادی مثل جریان برق است، وقتی برقرار شود شاد و وقتی خاموش شود غمگین هستید.
این کتاب به شما کمک میکند این جریان را برقرار کنید تا نور شادی حتی در روزهای غمانگیز همراهتان باشد. انسان تا زنده است با چالشهایی روبهرو میشود که باعث رشد او هستند.
اگر هر اتفافی را پله رشد خود فرض کنید، از فشار غم و اندوه و نگرانی رها میشوید، زیرا ایمان دارید پشت تمام این حوادث، موهبتی نهفته است.
کریستین بوبن، نویسنده فرانسوی، میگوید: «شادی بینهایت تنها با شهامت بینهایت به دست میآید.» بهراستی که شاد بودن به شهامت نیاز دارد؛ شهامت رفتن به درون، دیدن زخمهای گذشته، التیام آنها و درنهایت آشتی با خویش. اگر شهامت روبهرو شدن با خویش را دارید، شروع کنید.