رمان «تابان، برج استخوان» از آن دسته رمانهایی است که خواننده قرار نیست برای خواندن آن متحمل رنج شود. یعنی بهقصد لذتبردن خواننده از یک رمان نوشته شده است. شاید این موضوع پیشپاافتاده بهنظر برسد اما بسیار اهمیت دارد. درعینحال بهشعور خواننده هم احترام میگذارد و سعی میکند لذتی که با خواندن سطور قرار است ببرد، لذتی سطحی نباشد.
رمان تابان، برج استخوان همان نگاه و مسیری را دنبال میکند که رمان قبلی یا اسرار عمارت تابان؛ یعنی معرفی و نمایش بخشهایی مهم اما شاید کمتر بهچشمآمده از فرهنگ و تاریخ و جغرافیای کشور ایران، در قالب یک داستان معمایی و حادثهای و پررمزوراز. تمام مکانهای باستانی و تاریخیای که در این کتاب به آنها اشاره شده واقعیت دارند، اما طبیعتا شخصیتها و وقایع تخیلی و زادهی ذهن نویسنده هستند.