دکتر علی امینی را بی شک می توان یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین رجال سیاسی ایران در عصر پهلوی به شمار آورد. این اشراف زاده متجدد قاجار که از سنین جوانی رویای نخست وزیری را در سر می پروراند، با معاونت قوام السلطنه کار سیاسی خود را آغاز کرد و پس از عضویت در کابینه اول دکتر مصدق، و کابینه های سپهبد زاهدی و حسین علا، سرانجام در سال های بحراانی ۴۱-۱۳۴۰ به نخست وزیری رسید. کتاب حاضر بر آن است تا با استناد به یادداشتهای شخصی دکتر امینی و اسناد دست اول داخلی و خارجی، تصویری همه جانبه از این رجل سیاسی برجسته ارائه دهد. بریدهای از کتاب: اعتصابات، اعتراضات، تظاهرات، راهپیماییها و به طور خلاصه وضعیت بحرانیای که از اواخر سال ۱۳۵۶ به شکل بهمن عظیمی درآمده بود، دکتر امینی را بر آن داشت که بار دیگر وارد صحنهی سیاست شود. او در ۶ مرداد ۱۳۵۷ طی اعلامیهای که در روزنامهها انتشار یافت هدف بازگشت خود به صحنهی بحرانزدهی سیاست ایران چنین توضیح میدهد: امروز که حرارت تب خواستهها بالا گرفته
، از من میخواهند چیزی بگویم و کار به جایی کشیده که ادامهی سکوت به رضا تلقی میشود. ازدیاد درآمد در ده سال اخیر طبعاً رفاه و به دنبال آن فساد را آورد و فساد برای ادامهی حیات خود به فشار و تمرکز قدرت احتیاج داشت و بیش از ده سال طلایی را پشت سرگذاشتهایم که نتیجهی آن بهوجودآمدن ثروتمندان نوخاسته و ثروتمندشدن ثروتمندان و ناتوانشدن محرومین است که طبقهی متوسط و مرفه که انتظار بود، به وجود نیامد، جز مشتی دلال. از یک سال پیش حرکتی شورانگیز با بسط و عمق به وجود آمد و دولت موضعی تازه گرفت و دریچهی اطمینان را گشود و فضای باز سیاسی اعلام گردید، ولی همچنان افرادی که در ۱۵ سالهی اخیر عهدهدار امور بودند، گرداننده هستند… نگهداری آزادی مشکلتر از دستیابی بدان است. باید به رجال وطنپرست و پایبند به قانون و دین و معنویت که اساس اجتماع ما به آن استوار است تکیه کرد. باید با ایجاد وحدت نظر و عمل در میان کسانی که پیشرو بیانکنندهی خواستهای مردماند با توجه به عمق این خواستها یک قدرت و اتحاد ملی به وجود آورد که ضامن آزادی و حقوق اساسی مردم باشد… سیاستمداران واقعبین کسانی هستند که در لحظات حساس تاریخی، فارغ از بیم نام و ننگ و با تفکر و آیندهنگری قدمی در این کشور برای هموطنان بردارند… کیهان، ۷ مرداد ۱۳۵۷