ویلیام فاکنر در زمستان ۱۳۳۴ گل سرخ در دست به ملاقات ما فارسیزبانها آمد. او ظاهراً گل سرخش را برای امیلی آورد اما ما هم از بویش سرمست شدیم. در این روزگاران پرداستانِ بیداستان، داستانهای فاکنر همچنان باطراوت و پرخوناند و میچسبند. یکی گفت: «گوش کن دورترین مرغ جهان میخواند.»