این جهان گذرا خُردترین کتاب در زمینۀ تاریخ کلان است، کتابی که داستان عالم و آدم را در کمترین صفحات ممکن نقل میکند. از پیدایش ستارگان و نخستین موجودات زنده تا شکلگیری مرحلهبهمرحلۀ تمدن بشری، از تکوین شهرها و امپراتوریها تا ظهور نظام سرمایهداری و شبکۀ جهانی اینترنت. دیوید کریسچن، نویسندۀ کتاب، همۀ این پدیدههای پراکنده را، بهنحوی وحدتیافته، در قالب یک کتاب راهنمای موجز، قابلفهم و برانگیزنده گردآورده است. یک مورخ بزرگ قادر است به نحوی تجربی پیوندهای موجود میان نخستین انسان هوشمند و نسخۀ امروزی آن انسان را روشن سازد و یک قصهگوی بزرگ قادر است از پیوندهای پیشگفته تصویری زنده و جاندار به دست دهد. دیوید کریسچن، و به تبع آن کتاب حاضر، هر دو ویژگی را یکجا در خود دارد. کتاب در اصل داستان یک سفر است، شرحی دلکش از مسیری طولانی و پرفرازونشیب که آدمی از عصر غذاجوییِ اولیه تا عصر مدرن امروزی پیموده است.
ژولیس سزار در عبارتی که اکنون زبانزد شده، همۀ شگفتیهای دهسال جنگ قلمروگشایانۀ خود در سرزمین گل را در سه واژه لاتین خلاصه کرد: «veni, vidi, vici»: «آمدم، دیدم، فتح کردم». در کتاب حاضر دیوید کریسچن، در یک اقدام هنرمندانۀ مشابه،همۀ شگفتیها و آشفتگیهای 250 هزار سال تاریخ بشر را در کمترین صفحات ممکن خلاصه و به مخاطب عرضه کرده است؛ و هم او با نشاندادن این مطلب که چگونه یادگیری مستمر جمعی، در طی اعصار و قرون، بر مهارتهای انسانی و نیز بر جمعیت، ثروت و قدرت آدمی افزوده است، حتی گامی فراتر از رجزخوانیهای ژولیس سزار برداشته است. برای گامنهادن در مسیر فهم جهانی که پیچیدگیهایش پیوسته پراکندگی خاطر میآورد، چه راهی سهلتر و متقاعدکنندهتر از این. (ویلیام مکنیل، استاد تاریخ دانشگاه شیکاگو)