نويسندۀ محترم در مقدمۀ كتاب حاضر بيان داشتند كه از نظر حقوقي، مال به چیزی اطلاق میشود كه دو شرط اساسي داشته باشد: اول اينكه مفيد باشد و نيازی را براورده سازد، اعم از اينكه آن نياز، مادی باشد يا معنوی؛ و دوم اينكه قابل اختصاص يافتن به شخص يا ملت معين باشد.
در گذشته واژۀ مال ويژۀ كالای مادی بود، اما پیشرفت زندگی کنونی بهتدريج، آن را از اين معنای محدود خارج كرد، بهطوری كه امروز به همۀ عناصر گوناگون دارایی مانند زمين و اموال منقول و مطالبات و حقوق مالي و حتي حق تأليف و اختراع و سرقفلي نيز مالی گفته میشود.
در تعريف مال مرسوم است كه میگويند چیزی باشد كه ارزش داد و ستد داشته باشد و در برابر آن پول یا مال ديگر دادہ میشود.
معيار تميز اين ارزش نوعي است و در اختيار عرف يعني در بازار معادل مبلغی پول است.
در بحث از مال صحبت از حق مالی و غيرمالی هم میشود.
حق غيرمالی امتيازی است كه هدف آن رفع نيازهای عاطفي و اخلاقی انسان است و موضوع اين حق روابط غيرمالی اشخاص است، ارزش داد و ستد ندارد و قابل ارزيابي به پول و مبادله با آن نيست.
حق مالی امتيازی است كه حقوق هر كشور به منظور تأمين نيازهای مادی اشخاص به انها میدهد.
هدف از ايجادحق مالی تنظيم روابطی است كه به لحاظ استفاده از اشياء بين اشخاص وجود دارد و موضوع مستقيم آن تأمين حمايت از نفع مادی و باارزش است.