نقشهی راهی است که هر نویسندهای میتواند با مراجعه به آن مشکلاتی را که دارد از دید جدیدی ببیند و در برطرف کردن آنها، یا چه بسا ارتقادادن آنها، به سبک و سیاقی متفاوت و خلاقانه بکوشد. نویسندگی البته به خلاقیت بسیار نیاز دارد، اما همهی کار این نیست. گاهی خلاقیت به بنبست میافتد، گاهی نویسنده در رخوت گرفتار میشود و از تکتک واژههایی که روی سطر میآورد متنفر میشود. گاهی نیز دچار بحران میشود و سرگشته و حیران، زمام امور را از کف مینهد. چنین مواقعی است که نویسنده به نقشهی راهنمایی نیاز دارد تا راهی را که پیموده و راهی را که در پیشرو دارد، به او یادآور شود. در چنین مواقعی نویسندگی جنبهی دیگرش را، جنبهای را که نیاز به تابآوری و دوامآوری دارد نشان میدهد؛ از این لحاظ نویسندگی فن است و مشکلات خودش را دارد. مشکلاتی که بزرگان و ادیبان بسیاری در طول دوران حرفهای نویسندگیشان با آنها دستوپنجه نرم کردهاند.