افسانه این خبر را مژده بزرگی تلقی کرد. به بغداد شتافت. گیسوان را تراشیده به لباس مردانه درآمد. جزو غازیان داوطلب اسم نوشت و به استانبول رفت. تا چند سال کاغذش می آمد. شجاعت و دلاوری وی شهره آفاق شده و به گوش سلطان رسید و از طرف سلطان به درجه افسری نایل آمده چند بار در جنگ با کفار زخم برداشته و شفا یافته و سالهاست که دیگر خبری از او ندارم...