کتاب استعاره و مجاز در داستان اثری است از محمدرضا اصلانی (همدان) که در سال 1386 منتشر شده است. او در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری زبانشناسی همگانی تحصیل کرده و در مقام منتقد ادبی و پژوهشگر مشغول به کار است. اصلانی تا به امروز در حیات فکری خود پنج کتاب و سی مقالهی ادبی به رشتهی تحریر درآورده است.
از آنجایی که اساس ادبیات از زبان شکل گرفته و زبانشناسی وظیفهی مطالعه و بررسی علمی زبان را بر دوش دارد، بعضی از نتایج و دستاوردهای زبانشناسی در نقد ادبی نیز مورداستفاده است. در این عرصه رومن یاکوبسن تلاش کرده تا شیوهی بهکارگیری زبانشناسی در ادبیات را شرح و تفصیل دهد و به این موضوع انسجام بخشد. محمدرضا اصلانی (همدان) در کتاب «استعاره و مجاز در داستان» با رویکرد زبانشناسانهی رومن یاکوبسن به تحلیل سه اثر فارسی پرداخته است. نویسنده با اشاره به رومن ياكوبسن گفته است: «او از جمله زبانشناسان بزرگي بود كه دربارهی محوريت استعاره در زبان متقاعدكنندهترين استدلالها را مطرح كرد. ياكوبسن معتقد بود كه هر سخن را میتوان به دو قطب استعاری و مجازی تقسيم كرد كه گذر از هر موضوع به موضوع ديگر، براساس مشابهت و مجاورت صورت میگيرد.» نویسندهی کتاب اعتقاد دارد که استعاره شامل گزینش و جایگزینی عناصر مشابه در وجوه عمومی زبان است و اگرچه در هر زبانی این دو فرایند همواره اتفاق میافتند، اما پژوهشهای صورتگرفته نشان میدهد که به علت الگوهای فرهنگی و اجتماعی و زبانی گوینده لاجرم یکی بر دیگری غالب میشود. نویسنده در كتاب استعاره و مجاز در داستان (که شامل دو فصل است) با استناد به «مکتب پراگ» استعاره و مجاز را در داستانهای بوف کور صادق هدایت، سنگ صبور صادق چوبک و شازده احتجاب هوشنگ گلشیری واکاوی و بررسی کرده است.