نامزد جایزهی منتخب مخاطبان گودریدز برای بهترین داستان معمایی و هیجانانگیز (2023)
یک تریلر روانشناختی بینظیر برای طرفداران فریدا مکفادن
وقتی یک نفر میخواهد تو را در خانهات به قتل برساند، ولی هیچکس حرفت را باور نمیکند، چهکار میکنی؟
جوآن میداند چقدر خوشبخت است. ریچارد همسر بینظیری است. اِیوی هم یک دختر رؤیایی است. آنها در یک خانهی زیبا زندگی میکنند… زندگی جوآن نمیتوانست از این بهتر باشد.
تا اینکه سروکلهی کلوئی، دختر بیستسالهی ریچارد، پیدا میشود. او از دو سال پیش که پدرش با جوآن ازدواج کرد، دیگر با او حرف نزده، ولی حالا برای آشتیکردن جلو آمده است. حتی میخواهد به خانهی آنها نقلمکان کند تا پرستار بچه شود و به جوآن در نگهداری کلوئی کمک کند.
همه چیز عالی به نظر میرسد، ولی کمکم اتفاقاتی در خانه رخ میدهد که باعث میشود جوآن فکر کند دارد عقلش را از دست میدهد. کمکم به این فکر میکند که آیا کلوئی واقعا برای کمک آمده است؟ آیا جوآن با راهدادن او به خانه مرتکب اشتباه وحشتناکی شده و آیا برای بیرونکردن او خیلی دیر شده است؟