و به طرف قفسه کتاب ها می روم. حتما دوباره زنگ خواهد زد. هر وقت نقطه آخر را من می گذارم، دوباره زنگ می زند و هر وقت او نقطه را بگذارد، وسوسه زنگ زدن می گیردم و نمی توانم.....