ما نیازمند نقدی خلاق و مراقبت از خود هستیم. نه ناسیونالیسم فرهنگی نه غرب زدگی کور نه دین گرایی احیایی بلکه نوعی بازاندیشی در باب چگونه ایرانی بودن در زمانهای جهانی با مراقبت از دستاوردهای فرهنگ و تفکر و گفتمانهای پیشینیان باید قرائتی تازه و انتقادی از آنچه فرهنگ و تفکر کلاسیک ایرانی خوانده میشود برای نسل کنونی فراهم آورد طی ۱۵۰ سال اخیر بسیاری از فرهیختگان به نیت خیرخواهانه میراث فکری گذشته را به مثابه تندیسی بزرگ و باشکوه بر دوش نسل امروز نهاده اند. اما نتیجه نه الهام بلکه حس حقارت و پاس بوده است. ما متفکران امروز باید روایتی نقادانه و زنده از سنت به دست دهیم روایتی که نه به قصد اسطوره سازی بلکه برای تأمل در آینده ایران و عبور از بحرانهای کنونی باشد. ایده هایی مانند «ایرانشهری با طرح های احیای تمدن اسلامی پیش از انقلاب آغاز شدند و پس از انقلاب اسلامی به وضوح ناتوانی آنها در حل مسائل فرهنگی و سیاسی ایران آشکار شد. از این رو باید از این مدلهای هویت سازی گسست.