روزی که برای آشنایی با حالوهوای دانشکده راهی آنجا میشود، ندانسته سوار خودرویی سرقتی میشود و پلیس دستگیرش میکند. تبعیض نژادی در آمریکای دههی ۱۹۵۰، وضعش را وخیمتر میکند. او را به دارالتادیب «نیکل» میفرستند. شعار آنجا این است که در صلح و آرامش، مردانی شریف بار میآورد. اما واقعیت چیز دیگری است! آکادمی نیکل جاییست که در آن وحشت حرف اول را می زند؛ جایی که مسئولان آن، علاوه بر تنبیه بدنی، دانشآموزان را مورد آزار و سوءاستفادهی جنسی قرار میدهند و هر دانشآموزی که مقاومتی از خود نشان دهد ناپدید خواهد شد. دوستان الوود یا مقاومت میکنند و سربهنیست میشوند، یا پیش چشمش به موجوداتی بیاراده و مطیع تبدیل میشوند!