دیرزمانی بود که کتابی اینهمه مجذوب و منقلبم نکرده بود. این توصیفی شرافتمندانه و واقعی و روشنبینانه از توهم ناشی از انقلاب کوباست که مانند بسیاری دیگر از مردمان آمریکای لاتین در آن شریک بودهایم. سپس نوبت به سرخوردگی متعاقب شور اولیهمان رسید، وقتی که دیدیم انقلاب فیدل و چریکهایش با آنچه از خودکامگانی که میشناسیم با انقلابهای روسیه و چین تودهای کردهاند تفاوتی ندارد. کتاب تو بهنحو قابلتحسینی به توصیف تمام مکانیسم خودکامگیای میپردازد که کمکم اصول آزادی و عدالت دوران اولیه را خفه کرده و کوبا را بهصورت جامعهی فاسدی درآورده که در آن دروغ زندگی را برای تمام کسانی که از پذیرفتن بردگی و خیانت سرباز بزنند غیرممکن کرده است. در همان حال، شخصیت اصلی و راوی ماجرا، بهرغم تمام امتیازهایی که برای باقیماندن باید بدهد، شایستگیاش و آرمانش از درستکاری را، که به او اجازه میدهند اندک نور امید را در دل این واقعیت ازپادرآورنده حفظ کند، هرگز از دست نمیدهد. (ماریو بارگاس یوسا)