با فروکش کردن خاکستر و آشوب ناشی از فوران کوه رینیر، داستان «قتلعام پاگنده» در سکوتی سنگین فراموش شد… بیآنکه کسی آن را بررسی کند… تا امروز. اما دفترچههای «کیت هالند»، یکی از ساکنان آن منطقه، که از میان ویرانههای خونین شهر پیدا شدهاند، روایتی هولناک با پیامدهایی آنقدر شگفتانگیز را در خود دارند که نمیتوان آن را نادیده گرفت. در این کتاب، «مکس بروکس» برای نخستینبار ماجرای شگفتانگیز کیت را بهطور کامل بازگو میکند؛ او یادداشتهای کیت را بیکموکاست منتشر کرده و در کنارشان، تحقیقات گستردهی خود را دربارهی آن قتلعام و موجودات افسانهای پشت آن آورده است. روایت کیت، داستانی است از نیروی درونی و پایداری غیرمنتظره، از ایستادگی انسان در برابر نگاه شکارچیای سهمگین، از وحشیگری و مرگ. اما این تمام ماجرا نیست. زیرا اگر آنچه کیت هالند در آن روزها دیده واقعا حقیقت داشته باشد، باید ناممکن را بپذیریم. باید قبول کنیم که موجودی به نام «پاگنده» میان ما زندگی میکند، موجودی با نیرویی خارقالعاده و خشمی ویرانگر. این کتاب آمیزهای است از روایت بقا، داستانی خونین از وحشت، و سفری علمی در مرز میان واقعیت و افسانه؛ داستانی از «پاگنده» همانگونه که فقط مکس بروکس میتواند روایتش کند، و متفاوت با هرآنچه پیش از این خواندهاید.