هشتصد فرسنگ در آمازون با نام دیگر جنگلهای تاریک آمازون (La Jangada - Huit Cents lieues sur l'Amazone) عنوان کتابی است از ژول ورن نویسنده فرانسوی که در سال ۱۸۸۱ منتشر گردید، این کتاب با نام کرجی غولپیکر هم ترجمه شده، برخلاف بسیاری از داستانهای ورن این داستان هیچ عنصر علمی تخیلی ندارد و در حقیقت یک داستان ماجراجویی است.
جوام گارال صاحب یک مزرعه در نزدیکی مرز پرو و برزیل میباشد و در نزدیکی رودخانهٔ آمازون زندگی میکند، او مجبور به آغاز یک سفر در طول رودخانه میگردد، اغلب ماجرای داستان بر روی یک قایق الواری بزرگ که در برزیل به نام جانگادا مشهور است میگذرد، گارال و خانوادهاش در حالی که سوار بر قایق هستند در رودخانهٔ آمازون و حاشیه جنگل به قایقرانی در جهت رسیدن به شهر بلم میپردازند که در دهانهٔ رودخانه واقع است، بسیاری از جنبهها و عناصر اصلی داستان همانند قایق، مناظر، و سفر طولانی این خانواده بهطور مفصل توسط ورن و با کمک ذوق و قریحهٔ بینظیرش تشریح شدهاند.
ژول گابریل ورن (Jules Gabriel Verne) (۸ فوریه ۱۸۲۸ – ۲۴ مارس ۱۹۰۵) نویسنده، شاعر و نمایشنامهنویس فرانسوی بود که بیشتر شهرتش را مدیون نگارش داستانهای ماجراجویانهای است که دنیای داستانهای علمی–تخیلی را دگرگون کردند. او در مقام دومین نویسندهای است که کتابهایشان از سال ۱۹۷۹ تاکنون، بیشترین ترجمه را به زبانهای گوناگون جهان داشتهاند. پیش و پس از او به ترتیب آگاتا کریستی و شکسپیر جا دارند.
ژول ورن در هشتم فوریه (۱۸۲۸) در یک خانوادهٔ مرفه در منطقهٔ بندری شهر نانت فرانسه متولد شد. به خواست پدرش تحصیلاتش را در رشتهٔ حقوق به پایان برد، اما ذوق نمایشنامهنویسی و رماننویسی او را بر آن داشت که کمکم به سوی ادبیات کشیده شود. اگر چه در ابتدا در این کار موفق نبود و از دیدگاه مالی هم در مضیقه قرار گرفته بود، اما پس از آن به سرعت پیشرفت کرد.
همکاری ورن با انتشارات پیر-ژول اتزل منجر به خلق مجموعهٔ سفرهای شگفتانگیز شد که مجموعه داستانهایی ماجراجویانه و محبوب بودند و مهمترین آنها عبارت بودند از سفر به مرکز زمین (۱۸۶۴)، بیست هزار فرسنگ زیر دریا (۱۸۷۰)، و دور دنیا در هشتاد روز (۱۸۷۳).
در آغاز آثار ژول ورن تنها در میان کودکان طرفداران و علاقهمندانی داشت تا آن که منتقد و نویسندهای به نام مارسل موره (۱۹۶۹–۱۸۸۷) چندین کتاب و رساله دربارهٔ ژول ورن نوشت و او را چنانکه بود به دنیا معرفی کرد. مارسل موره در دو کتاب: ژول ورن بسیار شگفتانگیز (۱۹۶۰) و اکتشافات ژول ورن (۱۹۶۳) ژول ورن را به دنیا شناساند و از آن به بعد دوستداران ادب با نظر جدیتری به ژول ورن مینگرند.
ژول ورن که هفتاد و هفت سال (۱۹۰۵–۱۸۲۹) زندگی کرد، نزدیک به هشتاد داستان بلند و کوتاه و رسالهٔ پژوهشی و مقاله نوشته است. مانند تاریخ مصر و فرانسه و مستعمرههایش (۱۸۶۸) تاریخ رهنوردیهای بزرگ و رهنوردیهای بزرگ (۱۸۷۸) کریستف کلمب (۱۸۸۳) و افزون بر آن پانزده نمایشنامه نوشته که در آن دوره بر روی صحنه رفته است. شهرت او با سه داستان بلند مشهورش پنج هفته در بالن و سفر به مرکز زمین و از زمین به ماه (سفر به ماه) آغاز شد. در عصری که نویسندگان خوش قریحه و چیرهدستی چون بالزاک، دیکنز، الکساندر دوما، تولستوی، داستایفسکی، تورگنیف، فلوبر، استاندال، جورج الیوت و امیل زولا و دهها نویسنده نامدار دیگر زندگی میکردند، ژول ورن موفق شد جایگاه خود را به عنوان نویسنده و گردآور ورزیده در میان این مشاهیر تثبیت کند. وی با پیشبینیهای ارزنده و روشن بینانهٔ خود، چراغ راهنمای نوآوران و دانشمندان در نیم و حتی یک سده پس از آن گردید. امروزه کشتی هستهای ناتیلوس به افتخار کشتی افسانهای به همین نام در اثر نامدار او بیست هزار فرسنگ زیر دریا نامگذاری گردیده است.