توسعه اقتصادی و صنعتی در سال ۱۹۷۰ منجر به همگانی شدن وسایل مشتریان یا خریداران و همچنین فراهم نمودن امکانات رفاهی و اجتماعی باعث به وجود آمدن تعریف جدیدی از صنعت جواهرسازی گردید. هنرستانها و مراکز طراحی نقش مهمی در این تغییر و دگرگونی داشتند. کارگران جواهرسازی که در کارگاههای سنتی کار میکردند از صحنه خارج شدند و جای خود را به تسهیلات تخصصی و حرفهای دادند. هنرستانها مسئول ایجاد نسل جدیدی از جواهر سازان بودند. این دبیرستانها فضایی را به وجود میآورند که در واقع هدفشان ایجاد محیط کاری و تجربه بود. علاوه بر اینکه خلاقیت در این امر وجود داشت. در صورتی که در کارگاههای سنتی نقش خلاقیت کمرنگتر بود. در مجموع با به کارگیری نظرات ویلیام مریس در خصوص به کارگیری صنایع دستی و همچنین با استفاده از نظرات باهوس که اعتقاد به ادغام طرحهای صنعتی داشت میتوانیم به صنعت جدید و معاصر دست پیدا کنیم که به نام هنر یا طراحی جواهرسازی نام گرفت.