در دهه ی هفتاد میلادی سینمای آمریکا، فیلم های مثال زدنی زیادی ساخته شدند که ارتباط فرانسوی، آخرین نمایش فیلم، مش و هارولد و ماد تنها تعداد اندکی از این فیلم ها بودند. این دهه به عنوان یک نقطه ی دگرگونی حیاتی در تاریخ فیلم سازی به حساب می آید.

او به هیچ‌جا تعلق نداشت، هیچ‌گاه عضو هیچ‌چیزی نبود، کارگردانی برایش یک تفریح تمام‌وقت بود!

سکوت بره‌ ها بسیاری از بینندگان‌ اش را به پیش و پس از خودش تقسیم کرد

کلیشه‌ های گوتیک این ژانر را کنار گذاشته و تصویری واقعی از خشونت نهفته در زندگی بشر امروز ارائه داده است

کتاب یک فیلم یک جهان (12) (هیروشیما عشق من) به بررسی و تحلیل فیلمی می‌ پردازد که یکی از ناب‌ ترین آثار سینمایی جهان به شمار میرود

اگر انسان نبود، هنر و ادبیات خلق نمی شد ولی آیا می توان گفت اگر آثار هنری و ادبی در ارتباط با انسان قرار نگیرند، دیگر هنر و ادبیات نیستند؟ آیا یک تابلوی نقاشی در جایی که هیچ انسانی نیست، باز هم اثر هنری است؟