امروز حقیقت تلخ در خیابان ابراهیم رخ نموده و میدان برای از کوره به در رفتگان خالی مانده است. خشم برهمانباشته مثل کوه آتشفشان فعال شده است. نعرههای جنونآمیز از جگرها برمیآیند. هرچه برپاست کوبیده میشود.
بار دیگر طعم هوای آزادی را چشید اما گرد و خاکی خفه کننده و گرمایی طاقت فرسا هوا را در بر گرفته بود و چیزی به جز کفش های ورزشی و کت و شلوار آبی رنگش انتظار او را نمی کشیدند.