Close
(0) سبد خرید شما
شما هیچ موردی در سبد خرید خود ندارید
دسته بندی ها
    Filters
    امکانات
    جستجو
    نویسنده: ژرژ سیمنون
    مترجم: عباس آگاهی

    کتاب ناکامی مگره

    1٬500٬000 ریال
    ماه مارس بود. هشت روز می‌شد که بی‌وقفه باران می‌بارید. وسط ظهر باید چراغ روشن می‌کردند و از ساعت سه، شب شروع می‌شد.
    شابک: 9786006732091
    وضعیت موجودی: موجود
    تاریخ تحویل: 3 تا 5 روز

    ماه مارس بود. هشت روز می‌شد که بی‌وقفه باران می‌بارید. وسط ظهر باید چراغ روشن می‌کردند و از ساعت سه، شب شروع می‌شد.

    اعصاب سربازرس مگره به خاطر این روزهای سرد و ماتمزا و هم‌چنین ناپدید‌شدن پیرزنی انگلیسی که هیچ ردّی از او یافت نمی‌شد، خرد شده بود.

    در چنین شرایطی بود که به دفتر رئیس‌اش احضار شد و خبر یافت که به‌زودی مردی با سفارش مستقیم وزیر کشور به او مراجعه خواهد کرد.

    آن مرد فوق‌العاده چاق  که نامی مضحک داشت، صاحب فروشگاه‌های زنجیره‌ای قصابی و رئیس چند اتحادیۀ صنفی قصابان فرانسه بود.

    او ظرف چند روز، چندین نامۀ دشنام‌آلود و تهدیدآمیز، با مبدأهایی نامعلوم، دریافت داشته بود که همگی خبر از مرگ قریب‌الوقوعش می‌‌دادند.

    او مشخصاً سربازرس مگره را برای رسیدگی به این تهدیدها ـ که در نظرش جدی می‌‌آمدند ـ انتخاب کرده بود.

    چرا که فردینان فومال، در کودکی در دبستان روستای سن‌- فیاگر با سربازرس مگره همکلاسی بود.

    خاطرات نه چندان دلپذیر مگره از خانوادۀ فومال، پدری که قصاب نادرستی بود و مادری که در پاکدامنی‌اش تردید ‌می‌شد، ناگهان در ذهن او زنده شد.

    آیا مشکل «فردینان چاقالو» را باید جدّی می‌گرفت و برای حفاظت از او اقدام می‌کرد؟  و یا اجازه می‌داد تأثیر سوابق و خاطرات نامطبوع گذشته، او را از انجام وظیفه‌اش باز دارد؟

    چه حوادثی رقم خورد که در مگره احساس ناکامی پدید آورد؟

    در خانۀ بزرگ و گران‌قیمت، ولی بی‌سلیقه تزیین‌شدۀ فومال چه حال و هوایی حاکم بود؟ فردینان در خفا به چه کسی دل سپرده بود؟ سربازرس گام به گام به پاسخ این پرسش‌ها دست می‌یابد.

     
    مشخصات محصول
    تعداد صفحه144
    نوبت چاپ2
    قطعرقعی
    نوع جلدشومیز
    سال انتشار1394
    مشخصات محصول
    تعداد صفحه144
    نوبت چاپ2
    قطعرقعی
    نوع جلدشومیز
    سال انتشار1394