یک شب، موین در اتاق تاریک تاریکش از زیر تختش صدای خش خش و فین فین چیزی را می شنود...
یک هیولا ! موین خیلی زود یاد می گیرد با آن هیولا و چیزهایی که خیلی دوست دارد کنار بیاید هیولا عاشق موز، آواز خواندن و مدل های مختلف مو است.
البته که پنهان کردن این راز از پدر و مادر و معلم ها برای موین کار سختی است. بالاخره، موین فكر می کند تنها کاری که باید انجام بدهد این است که هیولا را به جایی که بوده برگرداند…