در آنسوی نیمه شب، آنها بازی دلنشین عشق و مرگ را به پایان رساندند. و حال، در خاطرات نیمه شب، نجات یافتگان بار دیگر یکدیگر را ملاقات می کنند تا برای آخرین بار، به این بازی مرگبار ادامه دهند… در زیر سایه ی فشار غم از ناشناخته ها، زنی زیبا با ناامیدی تلاش می کند تا از فراموشی بازگردد. این زن، کاترین داگلاس است که بار دیگر، دست تقدیر او را به مبارزه با کنستانتین دیمیرس خونخوار و بیرحم بر می گزیند. او یک یونانی از تبار کشتیران هاست که همسر کاترین را به قتل رسانده و حالا قصد جان وی را دارد. او که در اروپای رها شده از جنگ می چرخد علائمی مرگبار به سوی کاترین می فرستد، چون تنها کسی که از راز خیانت هایش خبر دارد کاترین است.