«ماهینا» دختر جادویی آسمانها بود و روی ابرها زندگی میکرد.
او هر روز صبح زود از خواب بیدار میشد؛ قبل از انجام هرکاری جای ماه
و خورشید را با هم عوض میکرد. بعد یکی از ابرهای آبدار را بر میداشت،
آن را کف دستش میچلاند و صورتش را میشست. پس از آن نوبت چیدن ستارهها بود.
حتما باید آنها را میچید تا صبح شود. همیشه وقت چیدن ستارهها، دو تا از قشنگترینهایش
را برای خودش جدا میکرد و به گوشش میزد. چه گوشوارههای قشنگی!