خورخه ماریو پدرو بارگاس یوسا (۲۸ مارس ۱۹۳۶-۱۳ آوریل ۲۰۲۵) در آرکیپای پرو به دنیا آمد. وی تنها فرزند پدر و مادرش بود و والدینش پنج ماه بعد از ازدواج از هم جدا شدند. ۱۰ سال اول زندگیش را در بولیوی و با مادرش گذراند. پس از آن که پدربزرگش مقام دولتی مهمی در پرو به دست آورد، همراه مادرش در سال ۱۹۴۶ به سرزمینش بازگشت.
دوران کودکی او با سختی سپری شد.در ۱۴ سالگی پدرش وی را به دبیرستان نظام فرستاد که تأثیری ژرف و پایا بر او نهاد و ایده نخستین رمانش را در ذهنش پروراند. نگرش داروین گرایانه او نسبت به زندگی حاصل تجربه همین دو سال است. بارگاس یوسا در رشته هنرهای آزاد دانشگاه لیما فارغ التحصیل شد و سپس از دانشگاه مادرید در رشته ادبیات درجه دکترا گرفت. وی در نوزده سالگی با خولیا اورکیدی، که یکی از نزدیکانش و هجده سال از او بزرگ تر بود، ازدواج کرد. ماریو بارگاس یوسا بیست ساله بود که اولین داستانش منتشر شد
او در آثارش مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آمریکای لاتین را به شکلی جسورانه و بیپروا روایت میکند و اغلب به موضوعاتی چون فساد سیاسی، دیکتاتوری، آزادی و خشونت میپردازد. وی برنده جوایز متعددی چون: برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 2010 (به دلیل طرح ریزی ساختارهای قدرت و خلق تصاویری نافذ از مقاومت ها، سرکشی ها و شکست های بشر)، برنده جایزه استوریاس در سال 1986،برنده جایزه میگل دو سروانتس در سال 1994 شده است.
ماریو بارگاس یوسا یکی از آخرین بازماندگان نسل طلایی نویسندگان آمریکای لاتین بود که با آثاری چون «گفت و گو در کاتدرال»، «سور بز» و «جنگ آخرالزمان» تأثیر عمیقی بر ادبیات جهان گذاشت.
بارگاس یوسا در این رمان تاریک و در عین حال امیدبخش، ترس های کهنه و نو را در هم آمیخته و مستقیم ترین بررسی و کنکاش خود از مشکلات سیاسی پیچیده ی کشورش پرو را به مخاطبین پرشمار و بین المللی اش ارائه می کند
در سپتامبر 1967، گابریل گارسیا مارکز و ماریو بارگاس یوسا در لیما ملاقات کردند تا درباره ادبیات آمریکای لاتین صحبت کنند. اولی قبلا هزاران نسخه از صد سال تنهایی فروخته بود. دومی به تازگی برنده جایزه رومولو گالیگوس برای خانه سبز شده بود.