روزی که اسمم رو توی کلاس، لاکپشت گذاشتن خیلی ناراحت شدم. شبش نخوابیدم. تا صبح شاید ده بار مستراح رفتم. نزدیکهای صبح بابام از دستم ذله شد و گفت چته بچه؟! و من جریان لاکپشت بودنم رو بهش گفتم.