اُپراهای واگنر بدون تردید در زمرهٔ ارزشمندترین دستاوردهای فرهنگ غرب بهشمار میآیند و برخی از آثار وی برای میلیونها نفر در سراسر جهان شناخته شده هستند. با اینهمه شخصیت خاصّ وی، نوشتههایش در مورد سرنوشت و آیندهٔ بشر و همچنین ابرازنظرهایش در مورد راه رهاییِ انسان، هم زندگی خودش را با فراز و نشیبهای بسیار همراه کردند و هم داوری در موردش را سخت. آنچه این داوری را پیچیدهتر میکند، تلاش نازیها است برای از آنِ خود کردن میراثِ واگنر. با تمامی این تفاصیل مشکل بتوان میان زندگی و خُلقیات شخصی واگنر که در مجموع پیشپاافتاده بهنظر میرسد و آثار او که از جایگاه رفیع هنری برخوردارند ارتباطی برقرار کرد. کتاب حاضر قدم اوّلی است برای شناخت واگنر هم در مقام هنرمند و هم در مقام فردی که در دوران پرتلاطم تاریخ آلمان زندگی کرد.
ویلهلم ریشارد واگنر (به آلمانی: Wilhelm Richard Wagner) (زادهٔ ۲۲ مه ۱۸۱۳ – درگذشتهٔ ۱۳ فوریه ۱۸۸۳) آهنگساز، رهبر ارکستر، نظریهپرداز موسیقی و مقالهنویس آلمانی بود. شهرت او بیشتر به دلیل اپراهای اوست. در دنیای موسیقی کلاسیک از او بهعنوان ادامهدهندهٔ راه لودویگ فان بتهوون یاد میکنند.[۲]
نوآوریهای واگنر در زمینهٔ موسیقی کلاسیک اروپایی تأثیر زیادی بر آهنگسازان بعد از او داشت. او در آثار خود گام کروماتیک و فواصل نامطبوع را بهکار میبرد و از این نظر پیشگام موسیقی مدرن اروپا است. استفاده از نغمهٔ معرف پس از او بسیار رایج شد و بر موسیقی فیلم در سده بیستم اثر گذاشت.
دوره اپراهای حلقه نیبلونگ از مهمترین کارهای اوست. او تا مدتها با یکی از بزرگترین همعصرانش فریدریش نیچه، فیلسوف نامدار آلمانی، روابطی بسیار دوستانه داشت، اما پس از چندی این روابط به کدورت انجامید.