می خندد و می گوید: «خودت در یکی از داستان های کوتاهت نوشتی مرده ها هم اگه حرفی برای گفتن داشته باشن، به این دنیا می آن. خب من هم حتما حرفی برای گفتن دارم.» به پدر که می رسم، شگفت زده، قبل از هر کلمه ای می پرسم: «مگه شما نمردین بابا؟»