صدای مردانهای در گوشش پیچید “دخی خودتی؟ بابا آخه دختر اینقدر شبیه مادرش میشه؟بغض کرده بود: “حبیب تویی؟صدای خنده حبیب گوشش را پر کرده بود:“جز من کی بهت میگه دخی؟”راست میگفت، جز حبیب هیچ کس!