شکوه زمانی است جسور تمثیلی و تاثیر گذار که در قالب داستانی از سرزمین خیالی با ساکنان جانوری واقعیتی بسیار آشنا را بازگو میکند. واقعیتی از قدرت و فساد سرکوب و فریاد و امید و خیانت در جیدادا حیوانات سخن میگویند. دیکتاتورها بر تخت مینشینند و انقلابها شکل میگیرند. آنچه در لباسی فانتزی و طنز آلود روایت میشود بازتابی است عمیق از تجربه ی زیسته ی ملت زیمبابوه که دهه ها زیر سایه ی استبداد سرکوب سانسور و وعده های تو خالی زیسته اند. بولا وایو با بهره گیری از زبان استعاره خشونت را به طنز میکشد. خشم را شعر میکند و واقعه ای تاریخی را با نثری شگفت انگیز در قالب قصه ای جان دار و چندلایه می ریزد.
شکوه تنها یک داستان خیالی نیست این اثر مانیفتی است علیه فراموشی ادای دینی به صداهای سرکوب شده و بازتابی از نبرد همیشگی انسان یا قدرت های فاند. این اثر با روایتی چند صدایی و ساختاری نوآورانه نه فقط تاریخ زیمبابوه که جهانی را خطاب قرار میدهد جهانی که در آن سرکوب مهاجرت تبعید و مقاومت مفاهیمی رایج اند.
درست همچون انتخابات گذشته درست همچون انتخابات پیش از آن و درست همچون هر زمان دیگری جنگ بر سرمان سایه می افکند. دوباره صدای آشنای مشت و باتون بر بدن دوباره صدای شلیک و جیغ و ضجه دوباره رمیدن حیوانات و شلوغی و هرج و مرج دوباره بوی متعفن سرکوب یک انقلاب و صدای جیغ و ضجه دوباره همان زخمهای آشنا دوباره جریان خون در خیابانها و جویها و دوباره صدای جیغ و ضجه دوباره جنازه یک دو سه چهار پنج شش هفت.