این کتاب یکی از آثار مهم در زمینه مطالعات فلسفی و ادبی مرتبط با زندگی و اندیشه های سورن کی یرکگور فیلسوف شهیر دانمارکی است. این اثر به رابطه پیچیده و عمیق میان سورن کییرکگور و نامزدش رگینه اولسن می پردازد و تلاش میکند تا این رابطه را در بستر فلسفه، عشق و زندگی شخصی کی یرکگور تحلیل کند.
سورن کی یرکگور یکی از مهمترین فیلسوفان اگزیستانسیالیست و الهیاتدانان مسیحی است که تأثیر عمیقی بر فلسفه قرن نوزدهم و بیستم گذاشت. او بهعنوان پدر اگزیستانسیالیسم شناخته میشود و آثارش بر مفاهیمی مانند اضطراب، آزادی، ایمان و فردیت متمرکز است؛ اما زندگی شخصی کییرکگور، بهویژه رابطهاش با رگینه اولسن، یکی از جنبههای جذاب و اسرارآمیز زندگی اوست که تأثیر قابل توجهی بر اندیشهها و نوشتههایش داشت.
رگینه اولسن، نامزد جوان کییرکگور، تنها زنی بود که او عمیقاً عاشقش شد. این رابطه در سال 1840، آغاز شد و در سال 1841، ـ زمانی که کی یرکگور به طور ناگهانی نامزدی شان را به هم زد ـ به پایان رسید. این جدایی نه تنها برای رگینه، بلکه برای خود کی یرکگور نیز دردناک بود و به یکی از موضوعات محوری در نوشته ها و تفکرات فلسفی او تبدیل شد.
کتابِ «سورن و رگینه» به بررسی دقیق این رابطه می پردازد و تلاش میکند تا ابعاد مختلف آن را از منظر فلسفی، روانشناختی و تاریخی تحلیل کند. فین یور در این کتاب از منابع اولیه، ازجمله نامه ها، خاطرات و نوشته های کی یرکگور استفاده می کند تا تصویری جامع از این رابطه ارائه دهد.
بخشی از کتاب
"یک روز سورن گفت: «گوش کن.» اندام نحیفش در وسط نیترو ایستاد و دستانش را باز کرد تا مرا متوقف کند. او سرش را کمی کج کرد و فراموش کرد دهانش را ببندد. بعد از مدتی دستش را نمایشی پشت گوشش گذاشت.
«میشنوی؟ یه جا کسی فلوت میزنه. حتماً یه نوازندهی دورهگرده که از یه کوچه به کوچهی دیگه میره. میشنوی چی میزنه؟ این مینوت از دن جیووانیه! و موسیقی با صداهایی از داروخانه، جایی که داروساز در حال خرد کردن گیاهان خشکشده در هاون برنجیه، در هم آمیخته شده. اگه اشتباه نکنم، بهعلاوه ستوربانی در اصطبل پشت یه اسب رو قشو میکشه. و یه فروشندهی خرچنگ اجناسش رو در پل فرود اومده فریاد میزنه.»"