اگر مقالهی سترگ «دیالکتیک انزوا» را بهعنوان شاخصترین نظرگاه اکتاویو پاز و در واقع به منزلهی مانیفست نگاه تاریخی اجتماعی او به ژرفای دردبار تنهایی انسان معاصر در شمار آوریم، شعر بلند «سمندر» تبلور شگرف همان دیدگاه آسیبشناسی عمیقا انسانگراست، در قالب تغزل که یکی از حیرتانگیزترین اشعار پاز شاعر را به جهان شعر ارمغان آورده است.
«سمندر» پاز اسطورهای است همسنگ ققنوس که میسوزد، خاکستر میگردد و باز از نو زاده میشود.
این سرشت رازنام «انسان» است.
اشعاری که ترجمهی آنها در این مجموعه آمده برگرفته از سه دفتر مستقل و پیدرپی اوکتاویو پاز است که از سال 1958 تا 1961 منتشر شده است.
لمس
دستان من
پردههای هستی تو را میگشاید
غایت عریانی را بر تو میپوشاند
تنهای تن تو را برهنه میسازند
دستان من
برای تن تو تن دیگری ابداع میکنند