«سفینه زندگی» داستان پسربچهای فقیر ولی با استعداد است که سرانجام تا حدی به رفاه مادی میرسد. او نهایتا پی میبرد که در عشق، تلاشهای عقلانی، هنرموسیقی، و حتی در امور مادی نیز به مقصود نرسیده و ناکام مانده است. مجموع این قضایا پسر را به انزوا میکشاند و سبب میشود تا خود را از نیازهای اجتماعی رها سازد. هرمان هسه در این کتاب مسائل تربیتی و خانوادگی را به چالش میکشد و ارزشهای انسانی را پیش چشم خواننده جلوهگر میسازد. یکی از این ارزشها تعلق خاطر طبیعی هر موجودی به زادگاه خویش است. قهرمان داستان وقتی پس از سالها دوری به زادگاهش بر میگردد چنان وصفش میکند که گوئی عاشقی جمال معشوق دلخواهش را پس از سالها دیده است. او به تلویح بیان میدارد که هرکس به وطن خویش و ارزشهای برآمده از آن وابسته نباشد گویی وصلهای ناجور در میان جمع است. کتاب مذکور در نهایت بهدنبال یافتن هویت و کمال انسانی است که آن را در حالات گوناگون عشق مطرح میسازد و خواننده را به این لطیفهی نهانی خویش رهنمون میشود.