ماشین هایشان هم همان قدر ناجور بودند

رودولف ایوانویچ، میکروبیولوژیستی که بر روی واکسن طاعون کار می‌ کند

جایی در شرق دور، امپراطور ده پادشاه در هوسا باعث قحطی و فقر شده و خدایان را خشمگین کرده است.

کودکان چنین اند: آنان به نیروی خواستی مأیوسانه، خاموش بر جهان حکم می رانند و گاه جهان فرمان برشان می شود. بیماری، ژ. را به کودکی بدل کرده بود که نیرویی عظیم داشت و....

زنی میان‌ سال و سیاه‌ پوست، پریشان‌ احوال خیابان‌ ها را در جست‌ و جوی دختر چهارده‌ ساله‌ اش می‌ گردد...

کم کم حسی اسرار آمیز جای نگرانی و ترسم را می گیرد