در روستای ورست واقع در کوه های کارپاتِ منطقه ی ترنسیلوانیا، اتفاقاتی عجیب و اسرارآمیز در حال وقوع است و ساکنین روستا اعتقاد دارند که شیطان، قلعه نزدیک محل زندگیشان را به تسخیر خود درآورده است.
داستان های ژول ورن چه به لحاظ قصه گویی و چه به لحاظ محتوایی به گونه ای است که از بچه نه ساله تا آدم نودساله با آن ارتباط برقرار می کند و از خواندنش لذت می برد.
ناخدای پانزده ساله که ابتدا در ١٨٧٨ در مجله آموزش و سرگرمی به شکل پاورقی چاپ میشد، همان سال در انتشارت هتزل ابتدا در دوجلد و سپس در یک جلد و دو بخش به چاپ رسید.